20 حدیث ناب از امام رضا (ع)
برای دیدن اس ام اس ولادت امام رضا اینجا کلیک کنید
گلیچین احادیث امام رضا حدیث از امام رضا (ع) حدیث امام رضا روایت از امام رضا
در ادامه مطلب
بهترین و ارزنده ترین خصلت ها : انجام کارهای نیک، فریاد رسی بیچارگان و بر آوردن آرزوی آرزومندان است.[1]
از بخششی که زیان آن برای تو بیش از سودی است که به برادرانت میرسد خودداری کن.[2]
ایمان عبارت است از : اقرار به زبان ،شناخت با قلب و عمل نمودن با اعضاء و جوارح [3]
بالاترین درجه عقل خودشناسی است [4]
آن کس که برای رضای الله کسی را به برادری گزیند خانه ای را در بهشت بدست آورده است . [5]
بهترین ثروت شخص و برترین اندوخته اش صدقه است [6]
خوش خلقی دو گونه است : فطری و اختیاری ولی صاحب خلق خوش اختیاری برتر است[7]
شکیبایی بر بلا زیبا و پسندیده است ولی برتر از آن صبر در برابر محّرمات است [8]
سرآمد طاعت الله تعالی صبر و رضاست [9]
عبادت به زیادی نماز و روزه نیست بلکه به اندیشیدن در امر پروردگار متعال است [10]
با دوستان فروتن باش ، از دشمن احتیاط کن و با عموم مردم گشاده رو باش [11]
در شگفتم از آن کس که بردگان را با دارایی خود می خرد و آزاد میکند چگونه آزادگان را با اخلاق خوش خود نمی خرد . [12]
بی اعتنایی به دارایی مردم ، بهتر از بذل و بخشش است [13]
یاری کردن ناتوان ، بهتر از صدقه دادن است [14]
بهترین مال و ثروت آن است که وسیله حفظ آبروی انسان شود . [15]
برای کودک شیری بهتر از شیر مادرش نیست [16]
آن کس که خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسی را که به او گمان بد برده است ملامت کند.
کسی که بیدادگری پیشه کند ، از عقوبت ایمن نخواهد ماند . [18]
کسی که بخواهد بی نیازترین مردم باشد ، باید به آنچه نزد الله تعالی است اطمینان داشته باشد .[19]
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آن که در راه حق صبر کند ، الله تعالی بهتر از آنچه در برابرش صبر کرده است بدو عوض خواهد داد . [20]
چه آسان عشق را به چیزی نمی گیرند آن را به هر قیمتی می فروشند آن را هیچ کس ارج نمی نهد چه می گویم؟چه پست مردمی هستند! دوست داشتن را جنایت می شمارند! کینه مجاز است چاپلوسی مجاز است نوکری مجاز است دزدی و دروغ رایج است پول پرستی زشت نیست... هوس بازی ها و عیاشی های متعفن و کثیف معمول است و آزاد است حق کشی آزاد است پستس و زبونی و ذلت و تقلب و تظاهر و دشمنی و چرب زبانی و مصلحت اندیشی آزاد است مشروع است! اما عشق را کسی نمی بخشد دوست داشتن را کسی تحمل نمی کند!
منتخب جملات و درسهایی گرانبها از "اوشو"
زمانی که تسلیم باشی؛ تمام هستی از تو حمایت میکند هیچ چیز با تو مخالف نخواهد بود، زیرا تو با هیچ چیز مخالف نیستی.
خودت را بپذیر؛ هر چه که هستی حتی اگر نقصی هم داری آن را بپذیر؛ تنها آن هنگام قادری دست از جنگ با خودت برداری و آسوده باشی.
زندگی یعنی آموختن صلح. صلح با دیگران نه، با خودت.
عشق یک تجربه هست، ولی زبان بسیار مکار است. پس مراقب زبانت باش.
سکوت را بر خودت تحمیل نکن. هیچ چیز را بر خودت تحمیل نکن. شادی کن؛ آواز بخوان، بگذار ذهنت خسته شود. آنگاه رفته رفته لحظات کوچکی از سکوت و آرامش واردت میشود.
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگترین هنر جهان است.
اگر بتوانی دیگری را همانطور که هست؛ بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو واقعی است.
وقتی با عشق به دیگری بنگری؛ او والا میگردد و منحصر به فرد.
هرگاه عاشق باشی، احساس عجز کامل میکنی. درد عشق هم همین است. زیرا تو میخواهی هر کاری را برای معشوقت انجام دهی، اما میفهمی که کاری از دستت بر نمیآید. اما عشق یعنی همین که تمام فکرت؛ خدمت به دیگری باشد حتی اگر از عهدهات بر نیاید.
تو نمیتوانی انسانی را تصاحب کنی، زیرا او یک شخص است. تصاحب فقط با اشیاء ممکن است. اگر هنوز به دنبال تصاحبی؛ عشق تو شهوت است.
اگر نتوانی با معشوقت ساکت بمانی؛ بدان که هنوز عاشق نشدهای.
تنها راه کسب عشق؛ از طریق همین عشق میسر میشود. هر چه بیشتر ایثار کنی؛ بیشتر میگیری.
والاترین انسان کسی هست که با عزمی شکست ناپذیر؛ انتخاب کند.
هر موجودی؛ یک سرود الهی است بی همتا؛ منحصر به فرد؛ تکرار نشدنی و غیر قابل مقایسه.
اگر بتوانی تماماً و یک دل عشق بورزی؛ از عمق دلت؛ زندگی تو سرشار از شادی و احساس میشود نه تنها برای خودت بلکه برای دیگران هم اصلاً تو برای دنیا برکت و نشاط خواهی شد.
اگر عشقی احساس نمیکنی؛ تظاهر نکن، سعی نکن نمایش بدهی که عاشقی حتی اگر خشمگینی بگو که خشمگین هستی و باش ولی حقیقی باش.
زندگی یک مسابقه و رقابت نیست پس دلیلی هم برای مقایسه خودت با دیگران وجود ندارد.
هیچکس نمیتواند تو را تغییر دهد. تنها خودت قادر به تغییر خودت هستی.
اصیل بودن و واقعی بودن نهایت زیبایی است.
اصیل بودن یعنی واقعی بودن خندههایت، گریههایت، نفرتت و عشقت و همه زندگیت باید واقعی باشد تا اصیل باشی.
آنان که طمع کارند؛ برای پر کردن احساس تهی بودنشان بارها و وزنهها را با خود حمل میکنند.
۱٫ سرنوشت تو متنی است که اگر ندانی دست های نویسندگان، اگر بدانی ، خود می توانی نوشت.(مجموعه آثار ۷)
۲٫ جهان را ما ، نه آنچنانکه واقعا هست می بینیم ، جهان را ما آنچنانکه ما واقعا هستیم ، می بینیم.(۱(
۳٫ بشر » یک بودن است و «انسان » یک شدن.
۴٫ مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی و زاده انسان بودن است.
۵٫ آگاهی اگر چه به رنج ، ناکامی و بدبختی منجر شود ، طلیعه راه و طلیعه روشنایی ، طلیعه نجات بشریت است ،… از جهلی که خوشبختی ، آرامش ، یقین و قاطعیت میآورد ، هیچ چیز ساخته نیست.(۶(
۶٫ پیروزی یکروزه به دست نمی آید ، اما اگر خود را پیروز بشماری ، یکباره از دست میرود.(۷(
۷٫ انسان به میزانی که می اندیشد ، انسان است، به میزانی که می آفریند انسان است نه به میزانی که آفریده های دیگران را نشخوار می کند.(۷(
۸٫ باید دانست که بزرگترین معلم برای به دست آوردن استقلال و شخصیت ملی خودش دشمنی است که استقلال و شخصیت ملی اش را از او گرفته است.(۹(
۹٫ عرفان دری است به دنیای دیگر ، که باید باشد و هنر، پنجره ای به آن دنیا است
۱۰٫ انتظار آمادگی است نه وادادگی
۱۱٫ علی آشکار ترین حقیقت و مترقی ترین مکتبی است که در شکل یک موجود انسانی تجسم یافته است ، واقعیتی بر گونه اساطیر و انسانی است که هست از آنگونه که باید باشند و نیست
۱۲٫ آنگاه که کمیت عقل می لنگند، نیایش بلند ترین قله تعبیر را در پرواز عشق در شب ظلمانی عقل پیدا می کند.(۵(
۱۳٫ اسلام علی بر این سه پایه استوار است : مکتب، وحدت ، عدالت
۱۴٫ توده مردم به یک آگاهی نیاز دارند و روشنفکر به ایمان
۱۵٫ ۱۵/ شهید انسانی است که در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن ، با مرگ خویش بر دشمن پیروز می شود و اگر دشمنش را نمی کشد رسوا می کند.
۱۶٫ چه فاجعه ای است که باطل به دستی عقل را شمشیر می گیرد و به دستی شرع را سپر.(۷(
۱۷٫ تقلید نه تنها با تعقل سازگار نیست ، بلکه اساسا کار عقل این است که هرگاه نمی داند ، از آنکه می داند تقلید می کند و لازمه ی عقل این است که در این جا خود را نفی نماید و عقل آگاه را جانشین خود کند.(۲۲(
۱۸٫ لازمه ی توحید خداوند ، توحید عالم است و لازمه ی توحید عالم توحید انسان است.(۲۶(
۱۹٫ وقتی عشق فرمان می دهد ، محال سر تسلیم فرو می آورد.(۱)
۲۰٫ عشق عبارت است از همه چیز را برای یک هدف دادن و به پاداشش هیچ چیز نخواستن ، این انتخاب بزرگی است ، چه انتخابی!.(۲۰(
۲۱٫ وارد کردن علم و صنعت ، در اجتماع بی ایمان و بدون ایدوئولوژی مشخص ، همچون فرو کردن درخت های بزرگ و میوه دار است در زمین نامساعد در فصل نا مناسب.(۲۹(
۲۲٫ فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خلاصه می شود : فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی.
۲۳٫ هیچ چیز به وسیله دشمن منحرف نمی شود ، دشمن زنده کننده دشمن است ، بلکه آنچه که یک فکر و یک مذهب را مسخ می کند ، دوست است یا دشمنی که در جامعه ، دوست، خودش را نشان می دهد.(۱(
۲۴٫ هنر تجلی روح خلاق آدمی است، هنر با مذهب خویشاوندی دیرین دارد… هنر یک ذات عرفانی و جوهر احساس مذهبی دارد.(۹(
۲۵٫ جهل، نفع و ترس عوامل انحراف بشری
۲۶٫ از تنهایی به میان مردم می گریزم و از مردم به تنهایی پناه برم
۲۷٫ آنان که « عشق » را در زندگی «خلق » جانشین « نان » می کنند، فریبکارانند، که نام فریبشان را « زهد» گذاشته اند.
۲۸٫ مردی بوده ام از مردم و میزیسته ام در جمع و اما مردی نیز هستم در این دنیای بزرگ که در آنم و مردی در انتهای این تا ریخ شگفت که در من جاری است و نیز مردی در خویش و در یک کلمه مردی با بودن و در این صورت دردهای وجود، رنج های زیستن، حرف زدن انسانی تنها در این عالم ، بیگانه با این «بودن»!
۲۹٫ هر کس مسیحی دارد، بودایی که باید از غیب برسد ، ظهور کند ، بر او ظاهر گردد و نیمه اش را در بر گیرد و تمام شود. زندگی جستجوی نیمه ها است در پی نیمه ها ، مگر نه وحدت غایت آفرینش است ؟ پروانه مسیح شمع است ، شمع تنها در جمع ، چشم انتظار او بود ، مگر نه هر کسی در انتظار است؟
۳۰٫ چه قدر ایمان خوب است! چه بد می کنند که می کوشند تا انسان را از ایمان محروم کنند چه ستم کار مردمی هستند این به ظاهر دوستان بشر ! دروغ می گویند ، دروغ ، نمی فهمند و نمی خواهند ، نمی توانند بخواهند.
در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر
می
دانند ، و گاهی اوقات پدران هم
ارسالی از:
فردین
در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده
ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود
در 25 سالگی دانستم که یک نوزاد ، مادر را
از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت
ساعته ، محروم می کند
در 30 سالگی پی بردم که قدرت ، جاذبه مرد
است و جاذبه ، قدرت زن
در 35 سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست
که انسان به ارث ببرد ؛ بلکه چیزی است که خود آن را می
سازد
در 40 سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن ،
در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم ؛ بلکه در
این است که کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم
در 45 سالگی یاد گرفتم که 10 درصد از زندگی
چیزهایی است که برای انسان اتفاق می افتد و 90 درصد آن است
که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می دهند
در 50 سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست
انسان و پیروی کورکورانه بدترین دشمن وی است
در 55 سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را
باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب
در 60 سالگی متوجه شدم که بدون عشق می توان
ایثار کرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید
در 65 سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن
از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را
که میل دارد نیز بخورد
در 70 سالگی یاد گرفتم که زندگی مساله در
اختیار داشتن کارتهای خوب نیست ؛ بلکه خوب بازی کردن با
کارتهای بد است
در 75 سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر
می کند نارس است ، به رشد و کمال خود ادامه می دهد و به
محض آنکه گمان کرد رسیده شده است ، دچار آفت می شود
در 80 سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد
محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است
در 85 سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست