شعر برای اس ام اس

مثل باران خنده هایت دیدنی است شهر خاموش صدایت دیدنی است مهربانی معنی لبخند توست خنده هایت بی نهایت دیدنی است سر تو بزار رو شونه هام خوابت بگیره
جا خالی میدم بخوری زمین حالت بگیره

گر چه از دوری این فاصله ها مأ یوسم
از همین فاصله دور تو را می بوسم

الهی شمع بشی، پروانه شم، دورت بگردم
بعدش فوتت کنم، خاموش بشی، هرهر بخندم

 ای با صفا تو را زنم صدا
 هر روز می دهم ندا
 اگر داشتی حیا
 اس ام اس میفرستادی گدا !

یک حلقه طلایی,اسمتو روش نوشتم
طلا نبود حلب بود,سرتو کلاه گذاشتم

توی اردو گاه قلبتء منم یه اسیر جنگی
تو منو شکنجه میدیءتوی این قلعه ی سنگی

ای که از درد دلم با خبری
قرص دل درد مرا کی می خری

بمیرد آنکه غربت را بنا کرد
تورا از من، مرا از تو جدا کرد

گر عاشق شدی در شهر غربت
سوار خر بشو برگرد ولایت!

اگر روزی به یادت گریه کردم
بدان آن روز پیازی رنده کردم

زضرب من تا جمع تو راهی بجز تفریق نیست
 دل خوش به مجموعم مکن اینجا مگر تقسیم نیست
با رادیکال عشق بیا تا بشکند مجذور من
چیزی نگفتن بهتر از سینوس تو آلفای من

بوسه برعکست زنم ترسم که قابش بشکند
قاب عکس توست اما شیشه عمر من است
بوسه بر مویت زنم ترسم که مویت بشکند
موی توست اما ریشه عمر من است