جوک و اس ام اس-عاشقانه ها

داستانهای کوتاه زیبا و مطابل جالب و عاشقانه برای شما

جوک و اس ام اس-عاشقانه ها

داستانهای کوتاه زیبا و مطابل جالب و عاشقانه برای شما

یادمان باشد

یادمان باشد
اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
یادمان باشد
اگر این دلمان بی کس شد
طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم
یادمان باشد
که دگر لیلی و مجنونی نیست
به چه قیمت دلمان بهر کسی چاک کنیم!
یادمان باشد
که در این بهر دو رنگی و ریا
دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم
یادمان باشد
اگر از پس هر شب روزیست
دگر آن روز پی قلب سیاهی نرویم
یادمان باشد
اگر شمعی و پروانه به یکجا دیدیم
طلب سوختن بال و پر کس نکنیم
ولی آخر تو بگو با دل عاشق چه کنم؟
یاد من هست طلب عشق ز هر کس نکنم
گو تو آخر که نه انصاف و نه عدل است و نه داد
دل دیوانه من بهر که افتاده به خاک
این همه گفتم و گفتم که رسم آخر کار
به تو ای عشق تو ای یار به تو ای بهر نیاز
یادمان باشد
که د یگر دل تنها نیست
یادمان باشد
که دیگر دل تو مال من است
یادمان باشد
که باشم همه عمر بهر تو پاک
یاد تو باشم و هر دم بکنم راز و نیاز
یاد تو باشد از این پس من و تو ما شده ایم
هر دو عاشق دو پرستو دو مسافر شده ایم
ودر نهایت
یادمان باشد
مرگ پایان کبوتر نیست
برای پروازی ابدی...

نقل از وبلاگ غم و شادی

شریعتی

آیا در این دنیا کسی هست بفهمد که در این لحظه چه می کشم؟

 چه حالی دارم!

 چقدر زنده نبودن خوب است!

 خوب ، خوب ، خوب!

 چه شب خوبی است امشب

 همۀ دنیا به خواب رفته است

ومن تنهـــــــــــــــا بیدارم

 نمی دانم چه کاری دارم ......

باران

با همه ی بی سر و سامانی ام

باز به دنبال پریشانی ام

طاقت فرسودگی ام هیچ نیست

در پی ویران شدنی آنی ام

آمده ام آن لحظه ی توفانی ام

دلخوش گرمای آسی نیستم

آماده ام تا تر بسوزانی ام

آمده ام با عطش سالها

تا تو آمی عشق بنوشانی ام

ماهی برگشته ز دریا شدم

تا آه بگیری و بمیرانی ام

خوبترین حادثه می دانمت

خوبترین حادثه می دانی ام

حرف بزن ابر مرا باز آن

دیرزمانی است آه بارانی ام

حرف بزن حرف بزن سالهاست

تشنه ی یک صحبت طولانی ام

محمد علی بهمنی

برگزیده ترین ایمیل از نظر زنان

برگزیده ترین ایمیل سال از نظر زنان آقایی از رفتن روزانه به سر کار خسته شده بود در حالیکه خانمش هر روز در خانه بود.
او می خواست زنش ببیند برای او در بیرون چه می گذرد.
بنابر این دعا کرد :
خدای عزیز :من هر روز سر کار می روم و 8 ساعت بیرونم در حالیکه خانمم فقط در خانه می ماندمن می خواهم او بداند برای من چه می گذرد؟
بنابراین لطفا اجازه بدین برای یک روز هم که شده ما جای همدیگه باشیم.
خداوند با معرفت بی انتهایش آرزوی این مرد را برآورد کرد .
صبح روز بعد مرد با اعتماد کامل همچون یک زن از خواب بیدار شد و برای همسرش صبحانه آماده کرد بچه هارو بیدا کرد و لباسهای مدرسه شونو اماده کرد براشون صبحانه داد ناهارشان را تو کوله پشتی شون گذاشت و به مدرسه برد.
خانه رو جارو کرد- برای گرفتن سپرده به بانک رفت- به بقالی رفت- جای خواب )کجاوهء)گربه هارو تمیز کرد- سگ رو حمام دادو ساعت یک بعد از ظهر بود و او عجله داشت برای درست کردن رختخوابها
- به کار انداختن لباسشویی- جارو و گرد گیری
- تی کشیدن آشپز خانه- رفتن به مدرسه برای آوردن بچه ها و سرو کله زدن با آنها در راه منزل
- آماده کردن شیر و خوردنیها و گرفتن برنامهءبچه ها برای کار خانه
- اتو کشی و مرتب کردن میز غذا خوری نگاه کردن تلویزیون حین اتو کشی در ساعت 4:30 بعد از ظهر و............ ......... .....(از ذکر انجام بقیه کارها فاکتور گیری شد.(
در ساعت 9:00 او از یک کار طاقت فرسای روزانه خسته شده بود او به رختخواب رفت در حالیکه باید رضایت .........
صبح روز بعد بلافاصله قبل از بیدار شدن از خواب گفت :
خدایا :من چه فکری می کردم من سخت در اشتباه بودم برای غبطه خوردن به موندن روزانه زنم در منزل لطفا و لطفا اجازه بده من به حالت اول خود برگردم
.
خداوند با معرفت لایتناهی خود جواب داد:
پسرم من احساس می کنم تو درست را یاد گرفتی و خوشحالم که می خواهی به شرایط خودت برگردی ولی تو فقط مجبوری نُه ماه صبر کنی زیرا تو دیشب حامله شدی!!!

جوک و اس ام اس جالب

لره میره طوطی سخنگو بخره، فروشنده بهش یه جغد میندازه، بعد از یه مدت دوستای لره بهش میگن: یاد گرفته حرف بزنه یا نه؟ لره میگه: هنوز نه ولی خیلی توجه میکنه



دعای شب یک کودک : خدایا ! خودت می دونی آب کم خوردم ، جیش هم کردم ، پس کمک کن صبح کتک نخورم آمییین



یه شب یه ترکه به زنش میگه خانم من امشب هوس نون بربری کردم ، زنش میگه خوب برو بگیر منم بخورم
ترکه میره نونوایی میگه شاطر دوتا نون بربری بده شاطر میگه چرا دوتا میگه آخه خانومم هم هوس نون بربری کرده وقتی برمیگرده خونه و نون رو میزاره تو سفره زنش میگه این نون رو از کجا خریدی ، ترکه هم میگه از سر کوچه
زنش میگه خوبه دستت درد نکنه ولی من نمیتونم یه نون کامل رو بخورم ترکه میگه عیبی نداره هر چقدرشو نخوردی بقیشو من می خورم
خوردن که تموم شد رفتن بخوابن هنوز سرشون به بالش نخورده بود که خوابشون برد الان هم خوابن بذاز بیدار شن ببینیم دیگه چیکار میکنن حتما در جریان میذارمتون